پرویز صداقت (اقتصاددان) در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری ترانه نیوز، مولفههای فضای ناکارآمد و مغشوش اقتصاد ایران را تفسیر میکند؛ از بالا رفتن قیمت ارز و پایین آمدن معیشت دستمزدبگیران گرفته تا اصرار بر خصوصیسازی و مقرراتزدایی از بازار آشفتهی کار. صداقت معتقد است دولت گرفتار یک سردرگمی تمام عیار است؛ فقر و فلاکت بیش از همیشه، همهگیر شده و تمامِ راههایی که تا امروز رفتهاند، سر از ناکجاآباد درآورده.
این روزها کاهش ارزش پول ملی، مشکلات بسیاری را در عرصه اقتصاد خرد و کلان ایجاد کرده و به عبارتی نوعی «آنومی شدید اقتصادی» به وجود آورده که تاثیر آن را در خُردترین سطوح زندگی روزمره مردم میتوانیم ببینیم؛ حتی اقلامی مثل «پوشک بچه» و «شیر خشک» نیز دچار کاهش عرضه و افزایش قیمت شدهاند؛ تولیدکنندگان صنعتی نیز به خاطر افزایش قیمت مواد اولیه و البته تحریمها دچار مشکل شدهاند؛ اما برخی بر این اعتقادند که دولت با تبعیت از سیاستهای دست راستیِ صندوق بین المللی پول، درصدد جبران کسری تراز پرداختها و به دست آوردن درآمد دلاری بیشتر است و به همین دلیل است که بحران ارز را کنترل نکرده و نمیکند. شما این تحلیل را چطور ارزیابی میکنید و تاثیر افزایش قیمت ارز را بر زندگی روزمره مردم و تولید چطور میبینید؟
فکر میکنم دولت دچار سردرگمی تمامعیار است. برنامههای اقتصادی دولتهای بعد از جنگ، مبتنی بر نوعی نولیبرالیسم اقتصادی بوده که اساساً مدیریت اقتصادی دوران تحریم و بحران از آن قابلاستخراج نیست. از یکسو، به سبب افزایش دایمی نرخ ارز شیرازهی ادارهی امور بیش از هر زمان دیگر از دست دولت خارج شده است. نه بنگاههای اقتصادی قادرند ولو برنامهای کوتاهمدت در دستورکار داشته باشند و نه خانوادهها و مصرفکنندگان میدانند با این موج تورم افسارگسیخته چگونه باید مواجه شوند. همه دچار نوعی استیصال شدهاند.